فقط 9 روز مونده
فقط روز مانده به یک سالگی محمد کوچول - پسر خوب و ناز و البته آقا، دیروز خداروشکر عالی بودی. غذا هم خوردی. دیشب خاله ندا برای اینکه به یاسمین خانم و شما غذا بده، قابلمه چلو خورشت قورمه سبزی رو آورد و گذاشت وسط هال. یاسمین زهرای خوشمزه و تو بامزه با کله رفتین توی قابلمه! این اولین باری بود که تو با یه قابلمه روبرو میشدی و برای همین خیلی سعی داشتی بری توش. کاملاً دستت رو کردی توی غذا و تعجب می کردی! یاسمین ناناس که اشتهاش باز شده بود هم با قاشق و هم با دست پلو میخورد و هی می گفت: به! تشمزن (خوشمزه ان). خاله ندا، به تو هم غذا میداد و تو هم با کمی ترس به خاطر درد لثه هات میخوردی. ناناسی، با دست و قاشق به همه م...