محمد كوچولمحمد كوچول، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

★★گل محمدي من★★

سفرنامه تهران (2)- اولين سفر زندگي محمد كوچول

اينم سفرنامه تهران (2) محمد آقا- اين دومين گزارش اولين سفر زندگي گل محمدي ما بود كه شرحش رو توي وبلاگ دخمل خاله نازش ياسمين زهرا نوشتم- چون نويسنده يكنفره (بنده حقير خاله هدي) و سفر مشترك پس متن هم يكي هست بنابراين ارجاع ميدم به پست مربوط به اين مطلب در وبلاگ "ياس من زهرا": http://yasaminzahra-pouryasin.niniweblog.com/post378.php بعداً عكساي اختصاصي محمد رو تو يه پست جداگانه ميذارم. ...
25 خرداد 1391

سفرنامه تهران (1)- اولين سفر زندگي محمد كوچول

اينم سفرنامه تهران(1) محمد آقا- اين اولين سفر زندگي گل محمدي ما بود كه شرحش رو توي وبلاگ دخمل خاله نازش ياسمين زهرا نوشتم- چون نويسنده يكنفره (بنده حقير خاله هدي) و سفر مشترك پس متن هم يكي هست بنابراين ارجاع ميدم به پست مربوط به اين مطلب در وبلاگ "ياس من زهرا": http://yasaminzahra-pouryasin.niniweblog.com/post377.php بعداً عكساي اختصاصي محمد رو تو يه پست جداگانه ميذارم. ...
23 خرداد 1391

روز پدر مبارك

  امسال روز پدر اولين تجربه پدر بودن بابا عليرضاست. اين روز قشنگ رو كه با نام حضرت علي (ع) مزين شده، به باباجونام و بابا عليرضا تبريك ميگم: آغــــــــــا، آغو (البته تبريك روز مادر رو هم به اين شكل ادا كردم ولي خاله يادش رفت بنويسه) به ياد آقا و باباجون (بابابزرگهاي مامان سارا)‌ و پدبرزگهاي بابا عليرضا كه سالهاست ميهمان آستان مقدس دوست هستند. ...
13 خرداد 1391

100 روزگي

چه روز قشنگيه امروز چهارشنبه 10/03/1391 ، زماني كه ارقام روزهاي زندگيت سه تايي ميشه. چه شوقي و چه شادي برپاست در دلهاي ما به خاطر داشتن نازگل سالم و خوش عطر و بويي چون تو.                                روزگيت مبارك!  اين عكس امروزته- ساعت 3.15 ظهر در صد روزگي- تازه از حموم اومده بودي و ماماني خوب خوب شسته تو رو. تو رو خدا نيگاي ناف و شكمش كنين. بچه مون شده عين بهادر  نگران نباشين طبيعيه! دوربينم دوباره ريخته بهم كيفتيتش ديروز وقتي رفتم خونه، ماماني رفتن بيرون...
10 خرداد 1391

99 روزگي - خورزوخان و...

امروز سه شنبه 9/3/1391 گل پسرو دقيقا روزه است. ماشااله ماشاله كه چقدر شيرين شده، هر روز بهتر از ديروز. عكس 99 روزگي يه مدته كه يه دوست پيدا كرده و باهم ديگه خيلي خوشن. يه دوست باحال كه معمولا توي سقفه! دوستي درحد خورزو خان يا نوه و نتيجه هاش. وقتي مياد، محمدي ديگه از خود بيخود ميشه و شروع ميكنه به ذوق كردن و خنديدن. هي نگاه توي سقف ميكنه و ميخنده و اون چال هاي خوشگلشو نمايون ميكنه. ديروز صبح دوشنبه 8/3/91 مامان سارا ديگه از دست اين دوست محمد عاصي شده بوده و زنگ ميزنه به بابا عليرضا و ميگه تو نمي دوني مامان و باباي اين دوست محمد كجان و شماره شون چيه؟؟ آخه از ساعت نه صبح اومده و الان يازدهه و نمي ره خونشون چندروز يش كه خونه ما بود ...
9 خرداد 1391

سه ماهه شدم

امروز شنبه 30/02/1391 من، محمد آقاي خوشگل و ناناس، سه ماهه شدم. خدايا شكرت به خاطر لحظه لحظه حضورم در اين دنياي زيبا.                                                     ماهگيت مبارك محمد كوچول! سالاد الويه سه ماهگي محمد كوچول محمد اشكي سه ماهه شنبه 30 بهمن  مهموناي متعجب سه ماهگي آقا محمد ياسمين زهرا: " واي اعصاب مصاب ندارما. اين دوباره زد زير گريه" عكساي با...
30 ارديبهشت 1391

آخرين روزهاي دوماهگي

اين روزا ديگه دارم شيرين ميشم. خيلي شيرين. ماشااله ماشااله خوشگل و خوش قد و بالا هم كه هستم. ديگه مامان و بابا و اطرافيان چي ميخوان؟ اين عكس يكشنبه 24/2/91 وقتي از حموم اومده بودم: (شباهت به ياسمين جون رو داشته باشين- اولين عكس ياسي ناناسي رو در پايين نگاه كنين)   اينم عكساي ديروزمه خونه ماماني اينا قبل از رفتن به تولد ياسمين جون. من 2 ماه و 27 روزه بودم: اينم عكساي منه امروز كه 2 ماه و 28 روزه ام. (28/2/91) توي خونه خودمون: سرهمي كرمي رنگي رو كه براي تولد ياسي جون پوشيدم خاله هدي خيلي دوستش داره. آخه خيلي خوگشله و از وقتي داشتن سيسموني رو آماده ميكردن خاله ميگفت اينو بايد ت...
29 ارديبهشت 1391

20000 تايي شديم

دوست جوني هاي مهربون، امروز با خوشحالي اومدم بگم كه آمار بازديدكنندگان وبلاگ محمد كوچول الان ساعت 11 پنجشنبه شب 28 ارديبهشت 1391 به عدد نفر رسيد. مرسي از حمايت هاي دوستاي عزيزم. اين عكس اولين مهمونيه كه از آغاز تولدم رفتم (شرايط رو كه ميدونين)  جمعه شب 22/2/91 خونه مادرجون شب تولد حضرت زهرا (اينجا روي پاي ماماني هستم و داره تكونم ميده تا بخوابم) اينم همون شبه. من و فراز (نوه عمو مهدي مامانم) كنار هم هستيم. من دو ماه و 22 روزه و فراز دو ماه و 14 روزه است. البته يادتون نرفته كه من 47 روز از موعد مقرر زودتر به دنيا اومدم و براي همين يه كم كوچولوتر به نظر ميام.   اينجا هم من و ياسمين زهرا...
28 ارديبهشت 1391

تولد يكسالگي دختر خاله ياسمين زهراست

امروز چهارشنبه 27 ارديبهشت 1391 تولد يكسالگي دختر خاله خوشگل و نازم ياسمين زهرا ست بر اي يه دخمل خاله كوشولوي خوردني كه فقط نه ماه و سه روز از من بزرگتره  براي كسي كه اولين اسمي رو كه ياد گرفت و صدا كرد، اسم منه! ممد يعني محمد... براي اولين كسي كه شيريني زندگي خونه ماماني و بابايي و خاله هدي و خاله ندا و مامان سارا شد...   و براي يه دنيا مهربوني و محبت كودكانه ... وقتي صدام ميزنه و برام با دستاي كوچيكش بوس ميفرسته و با صداي آروم با زبون خودش برام حرف ميزنه و براي وقتي كه از نوازش من ذوق ميكنه و ميخنده،‌ هرچند خودش هنوز خيلي كوشمولوئه... براي تو دختر خاله ك...
27 ارديبهشت 1391

اولين روز مادر

فردا شنبه  20 جمادي الثاني 1434 برابر با 23 ارديبهشت 1391 اولين روز مادريه كه مامان سارا، مادر شده. پارسال حتي كوچكترين اثري از من وجود نداشت ولي امسال من هستم. پس از يك حضور هيجاني و پر از اضطراب من امسال در روز تولد حضرت زهرا به عنوان زيباترين هديه خدا و حضرت زهرا در آغوش مادرم خواهم بود. تا ابد آغوش گرمت را خواهانــــــــــــــــــــــــم. مامان سارا و ماماني عزيزم به پاس داشتن فرشته هايي چون شما سر به سجده شكر ميگذارم و خداوندگار زيبايي ها را خاضعانه مي ستايم. روز مادر مبـــــــــــــــارك به ياد مادر كه حضورش همواره در زندگي ما نمايان است. و مادر بابايي، فرشت...
22 ارديبهشت 1391