اولین چنگول روی مماغ خاله هدی و کلی حرفای دیگه
چهارشنبه 18 مرداد ماه، اینجانب محمد آقا، اولین چنگول رسمی خودم رو نثار مماغ خاله هدی کردم. خاله ای بیچاره بغلم کرده بود و صورتشو گذاشته بود کنار صورتم و باهام حرف میزد که با یه دست چونه اش رو گرفتم و با دست دیگه ام مماغشو اساسی گرفتم و چنگ زدم. مگه من از دخمل خاله یاسمین کمترم؟!! حالا بذارین خاله یه کم از زبون من توی این دوران 5 ماهگی بگه: - مامان سارا بالاخره دزدکی منو گذاشت توی روروک و منم شکمو فقط کله ام رو برده بودم سمت میز روروک و میخواستم بخورمش! - عاشق موسیقی هستم اونم چیزی که خودم بنوازم. عین بچه موتزارت میشینم و خم میشم روی ارگم! و می نوازم. بین ملودی هایی که می نوازم یکی درمیون دکمه صدای گاو رو میزنم و ... - بد اخلاق شدم و...