فقط 12 روز مونده
فقط
روز مانده به
یک سالگی محمد کوچول
کوشمولو خان، از دیروز سه شنبه که برای بار سوم رفتی دکتر خدا رو شکر تبت قطع شده. با مامان جون و مامان سارا رفتین پیش دکتر شهیم، پزشک کوچولویی های ما و کلی خاطرات زنده شد. مامانم میگه همیشه اون موقع ها که ما رو می برده پیشش، دکتر شهیم می گفته دوباره این بی بی سیدها رو آوردی اینجا؟ مگه من نگفتم بهشون نمک (سنگ نمک) وصل کن تا چشم نخورن؟! البته تا چهار پنج سالگی من پیشش می رفتیم و بعدش که خونمون عوض شد، دکترمون هم عوض شد ولی مامانم همیشه وقتی اسم یه دکتر خوب میاد میگه دکتر شهیم عالیه. الانم که یه پیرمرد خیلی مسن شده ولی تا مامانم گفته فلانی هستم گفته یادمه و درضمن گفته یادته میگفتم بعدها نی نیش رو هم میاری اینجا پیش من؟
خلاصه پسملو، به قول مامانم دست دکتر شهیم خوب بود و شما بعداز یک هفته، ده روز تبت قطع شد و ما رو خوشحال کردی ولی همچنان غذا نمی خوری.
- دیروز بعدازظهر بردمت توی اتاقم تا کمی تفریح کنی!!! باباجون از تهران زنگ زدن و گفتن تو رو خدا روی وبلاگ این پسملو کمی کار کن و عکس بذار. گفتم باشه اما متاسفانه کامپیوترم ویروسی شده و نه من و نه مامان سارا جرات نمی کنیم مموری دوربین رو بریزیم روش. شاید با تبلت یا گوشی اینکار رو کردم.