15 ماهگی

امروز دوشنبه 30 اردیبهشت 92 هست و

ماهگی محمد کوچول خوشمزه!

عدیدم یکسال و سه ماهگیت مبارک!

- وقتی یه جا گیر می کنی یا کارت پیش نمی ره مدام میگی: گی کَد! یعنی گیر کرد البته یک ماهی هست این جمله رو میگی ولی مامانت ثبتش نکرده.

اُتاد = افتاد

آتی (با ش ریزه گاهی اوقات)= آتیش

ما= ماست

ما (با اشاره به آسمون یا سقف)= ماه یا لوسترهای گرد و سفید رنگ

آبی: آبی

شعر یه توپ دارم قلقلیه رو برات می خونیم به این صورت جواب میدی:

یه توپ دارم گیللل                 سرخ و سفید و آبی  (و

میزنم زمین اُُُ (لباتو غنچه می کنی و اُ میگی و اشاره می کنی که یعنی بالا میره)

نمی دونی تا کجا میره

من این توپو (کِ یا  نِ کلا یه حرف رو همینجوری می گی)

مشقامو خوب ( دوباره مثل بالا یه حرفی رو تکرار می کنی)

بابام بهم عِ  داد                    یه توپ گیللل داد

بعدشم مثل اینکه خودت کل شعر رو خوندی با شادی دست میزنی

ماهارو هم خیلی وقته با اسمهامون البته به سبک خودت صدا میزنی:

هَدا= هدی

اَدا= ندا

ماما= مامان، مامان من

مایی= مامان من

بابا= بابا و باباجون

حنا، حنان= حنان و یاسمین

عام= عمو احسان

عمی= عمه

عامَ= عمو پورنگ

و کلی چیزای دیگه که مامان سارا باید بیاد و بنویسه. انشااله به زودی میام و یه عالمه مطلب برات می نویسم خوشگله