من و یه دوست جون
چهارشنبه 5 مهر 1391، زمانی که مشهد بودیم رفتیم پیش مامان گلی جون، خاله جون میترا و دایی مهرداد و کیمیا ناناز. دیگه همه می دونن که این خانواده بسیار محترم و دوست داشتنی دوستای وبلاگی ما هستن و خیلی خیلی به ما لطف دارن. هوا برای من کوشولو خیلی سرد بود و مامانم کلی پوشونده بودم. اینم چندتا عکس از من و دوست عزیزم کیمیاجون توی کوه سنگی. نیگا، کیمیایی چه جور هوامو داره! (عمو امیر ونوشه خانم توجه بفرمایند).
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی