آجيل مشكل گشا چي چيه؟
اين مطلبو براي دوستان عزيزم و بخصوص دوست عزيزي كه به اسم گيلان از من درخواست كرده بودن مي نويسم. در مورد آجيل مشكل گشاست.
رسم آجيل مشكل گشا در شهرهاي مختلف كمي با هم فرق داره. اينجا در شيراز ما علاوه بر بادام، گردو، فندوق، نخودچي، كشمش و نقل(كه معمولا در آجيل مشكل گشاي اكثر جاها هست)، قيسي (برگه خشك زردآلو)، بادام زميني (كازو)، شكلات يا آب نبات هم توي آجيل مشكل گشا داريم. معمولاً نذر ميكنيم كه اگه خدا بخواد و حاجتمون روا بشه به تعدادي كه مد نظرمونه هر شب جمعه آجيل مشكل گشا بين مردم تقسيم كنيم. گاهي هم نذر ميكنيم كه ما آجيل رو پخش ميكنيم تا انشااله با دعاي مردم مشكلمون برطرف بشه. من هر دو روش رو اجرا كردم و نتيجه گرفتم.
معمولاً آجيل رو مثل نقل عروسي توي تور يا كاغذهاي كادويي مي پيچن و خيلي ها با روبان سبز اونو مي بندن و بعد شب جمعه پخش ميكنن (البته لزومي نداره ميشه توي ظرف جلوي مردم گرفت تا يه مشت بر دارن). وقتي هم كسي آجيل رو ميگيره ميگه انشااله قبول باشه و يا انشااله حاجتتون روا شه يعني دعا ميكنه براي طرف. خيلي از مردم به اين آجيل اعتقاد دارن به نحوي كه اغلب وقتي اين آجيل رو از كسي ميگيرن و ميخوان بخورن خودشون هم اگه حاجتي دارن، نيت مي كنن و نذر ميكنن كه اگه حاجتشون بر آورده شد چند شب جمعه آجيل بين مردم پخش كنن.
توي شيراز از قديم رسم بوده كه يا شب هاي جمعه توي شاهچراغ و يا شب هاي دوشنبه توي حرم آستانه (حضرت سيد علاء الدين حسين برادر شاهچراغ و امام رضا) نذر مي كنن و بين زوار آجيل مشكل گشا رو پخش ميكنن.
خيلي ها نذرشون رو با نظر لطف امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) نيت مي كنن (اين دو بزرگوار رو واسطه قرار ميدن) و شب جمعه ادا مي كنن.
به نظرم همه اين اتفاقها اول از همه بستگي به اعتقاد داره. من كه قبولش دارم چون اعتقادم اينه كه يه آدم وقتي مستاصل ميشه و خالصانه از خدا چيزي مي خواد كه ميدونه هيچ كس و هيچ چيز ديگه نمي تونه براش برآورده كنه و واسطه اش رو هم يه انسان آبرو دار مثل ائمه يا ساير اولياء الهي قرار ميده، پس اين يك نوع خلوصه و در خود و خدا فرو رفتنه پس كل كائنات و هستي، همه انرژي هاي مثبت رو به سمت برآورده شدن حاجت اين فرد بسيج ميكنن. من به اين امر اعتقاد دارم چون برام اتفاق افتاده و خيلي خوب لمسش كردم. البته بهتره تصحيح كنم كه قبل از اعتقاد همه چيز بر مي گرده به دل و نيت ما. كاري به مسلمان و غير مسلمان نداره. اينجا خيلي از كليمي ها و ارمني ها هم آجيل مشكل گشا نذر ميكنن. خدا، خداي همه ماست مهم اينه كه ما به بنده بودن و نيازمند بودن خودمون اعتراف كنيم. بقيه حله!
حالا يه تاريخچه كوچولو هم از آجيل مشكل گشا براتون توي ادامه مطالب ميذارم كه از اينترنت گرفتم:
تاریخچه آجیل مشگلگشا احتمالا به ايران باستان باز میگردد. در آن زمان رسم بر این بود که برای فروهرها هدایایی تهیه شود تا موجب خشنودی آنان گردد. این هدایا لرک یا آجیل گاهنبار نامیده میشد.
برخی معتقدند که با خوردن آجیل مشگل گشا، میتوانند آرزو کنند مشکلات برطرف و آرزوهایشان برآورده شود.برخی نیز اعتقاد دارند با خوردن این آجیل از چشم زخم و چشم بد مصون میمانند. همچنین اعتقاد عدهای بر آنست که خوردن این آجیل در گشودن بخت دختران موثر است.
از این آجیل در مراسم مذهبی مانند سفره هاي مذهبي ، مراسم ملی مانند چهارشنبه سوري و شب يلدا و حتی برنامههای سياسي بطور همزمان استفاده مي شود.
يكي از رسوم قديمي هاي تهران اين بوده که آجیلی به نام مشکلگشا را برای رفع گرفتاری و مشکلاتشان بین مردم در مجالس روضه، نذر، نیاز و مساجد توزیع میکردند. این آجیل عبارت بود از توت، نخودچی، فندوق، پسته، نقل، کشمش و بادام. از شرایط پخش آجیل مشکلگشا، آن بود که سه، پنج یا هفت شب جمعه آخر سال با حلالترین پول به مقدار نذر به دکان آجیلفروشی بروند، آجیل بخرند، صلواتگویان آجیل را با خود به خانه ببرند و با آداب خاص خود مشغول پاک کردن آن شوند. در پاک کردن آجیل مشکلگشا باید مکان، جامه و بدن شخص پاککننده پاکیزه باشد و پاککننده آجیل از حرف و سخن بیهوده و بیجا و غیبت دوری کند. هنگام پاک کردن، یکی قصه پیر خارکن و آجیل مشکلگشا را بگوید و بقیه با سکوت گوش فرا دهند.
ماجرای پیر خارکن
داستان پیر خارکن از آنجا شروع میشد که پیرمردی خارکن همه عمرش را مشغول خارکنی، زحمت و مرارت بود و یک روز خوش همراه دلیخوش به خود ندیده بود تا اینکه یک روز در زیر بار خار، کمرش درد میگیرد و نیمتا میماند و بیطاقتش میکند. وی مشغول راز و نیاز با خدا میشود و با آه، ناله و اشکریزان به شهر میرسد، با شکم خالی سر به زمین میگذارد و میخوابد، در عالم خواب صدایی به گوشش میرسد که ای بنده حاجتت روا شد و از این لحظه به بعد از پریشانی بیرون میآیی به شرط آنکه در همین ساعت نذر کنی که تا زنده هستی اول هر ماه آجیل بگیری و میان مومنان قسمت کنی. اسم آجیل و انواع آن نیز در خواب اعلام شده بود. وقتی پیرمرد از خواب میپرد، شبانه به سراغ بتهاش میرود و در میان بته، گوهری قیمتی میبیند. فردای آن شب، گوهر را در بازار میفروشد و به ثروت و مکنت میرسد و همه ماهه از پول گوهر، آجیل مشکلگشا میخرد و خیرات میکند. آجیل مشکلگشا میان روضه یا وسط دو نماز در مسجد بین نمازگزاران تقسیم میشد و از تکالیف گیرنده آن بود که پس از دریافت آجیل بگوید: «خدا مشکل از کارت بگشاید و هر مراد و طلبی داری برآورده شود.» البته ناگفته نماند که این آجیل غیر از مشکلات و گرفتاریها برای امور دیگری مانند سلامت بدن، گشایش کار، وسعت رزق و فرج امام زمان نیز نذر میشد که باید اول هر ماه ادا شود. عدهای هم بودند که این آجیل برایشان از نذورات دایمی بود، با این عقیده که تا این نذر در خانوادهشان ادا شود از هر گرفتاری و مصیبتی در امان هستند.
منابع تاريخچه (ادامه مطالب):
- ويكي پديا (دانشنامه آزاد)
- http://hrstories.persianblog.ir/post/3316 نوشته هاي همايون رقابي