هفته 28 بارداری و دلتنگی مامانی
سلام نفس مامان امروز دوشنبه 19 دیماه شما نفسم وارد هفته 28 شدید.این هفته نزدیک به 1 کیلوگرم وزن و 37.5 سانتی متر قد داری می تونی چشمان خود را باز کنی و سر خود را به سمت نور شدیدی که از بیرون رحم بتابد برگردونی. ریه های شما در این هفته به بلوغ کافی رسیده ولی اگر خدای ناخواسته متولد بشی نیاز به مراقبتهای خاص داری.
اما امان از دلتنگی:الان 3 روز و نیم هست که مامان جون و بابا جون و خاله هدی رفتن عراق زیارت .مامانی خیلی دلتنگه.این چند روز مامان و خاله ندا برا فرار از دلتنگی بیشتر اوقاتشون رو با هم سپری کردن.ولی هر گلی یه بویی داره.امروز قرار بود مامان جون اینا برن کربلا ظهر که تماس گرفتم خاله هدی گفت رسیدیم و داریم میریم هتل قرار شد به محض اسکان تماس بگیرن ولی تقریبا تا ساعت 11 شب خبری نشد.دلم آروم بود که سالمن چون سپردیمشون به خدا ولی دلتنگی داشت خفه ام میکرد.مخصوصا که با مامان جون و باباجون حرف نزده بودم.دیگه شبی طاقتم تموم شد و یه سیر گریه کردم بنده خدا بابایی نمیدونست چیکار کنه.یکی نیست بگه خانم ایشالله کمتر از 3 ماه دیگه خودت مامان میشی این کارا دیگه معنی نداره(اینو گفتم تا کسی بهم چیزی نگه) بالاخره حدود ساعت 11 شب بود که موفق شدیم باهاشون تماس بگیریم.گفتن هر کاری میکردن تماس بگیرن خط نمیداده البته از اینور هم همینطور بود.خدا رو شکر خیلی راضی بودن با اینکه خیلی شلوغ بوده ولی خیلی بهشون چسبیده بود.خوش به سعادتشون.مامان جون که میگفتن هرجا که میرن ما 6 تا جلو نظرشونیم.من و بابا و شما.خاله ندا و عمو احسان و یاسمین زهرا.ولی باز با باباجون نشد صحبت کنیم تو اتاق نبودن حالا ایشالله فردا اول وقت با باباجونم حرف میزنم.خدایا یک زیارت با معرفت و مقبول و دعاهای برآورده شده نصیبشون کن.