محمد كوچولمحمد كوچول، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

★★گل محمدي من★★

هفته 28 بارداری و دلتنگی مامانی

1390/10/20 1:56
نویسنده : خاله هدی
715 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان امروز دوشنبه 19 دیماه شما نفسم وارد هفته 28 شدید.این هفته نزدیک به 1 کیلوگرم وزن و 37.5 سانتی متر قد داری  می تونی چشمان خود را باز کنی و سر خود را به سمت نور شدیدی که از بیرون رحم بتابد برگردونی. ریه های شما در این هفته به بلوغ کافی رسیده ولی اگر خدای ناخواسته متولد بشی نیاز به مراقبتهای خاص داری.

اما امان از دلتنگی:الان 3 روز و نیم هست که مامان جون و بابا جون و خاله هدی رفتن عراق زیارت .مامانی خیلی دلتنگه.این چند روز مامان و خاله ندا برا فرار از دلتنگی بیشتر اوقاتشون رو با هم سپری کردن.ولی هر گلی یه بویی داره.امروز قرار بود مامان جون اینا برن کربلا ظهر که تماس گرفتم خاله هدی گفت رسیدیم و داریم میریم هتل قرار شد به محض اسکان تماس بگیرن ولی تقریبا تا ساعت 11 شب خبری نشد.دلم آروم بود که سالمن چون سپردیمشون به خدا ولی دلتنگی داشت خفه ام  میکرد.مخصوصا که با مامان جون و باباجون حرف نزده بودم.دیگه شبی طاقتم تموم شد و یه سیر گریه کردم بنده خدا بابایی نمیدونست چیکار کنه.یکی نیست بگه خانم ایشالله کمتر از 3 ماه دیگه خودت مامان میشی این کارا دیگه معنی نداره(اینو گفتم تا کسی بهم چیزی نگه) بالاخره حدود ساعت 11 شب بود که موفق شدیم باهاشون تماس بگیریم.گفتن هر کاری میکردن تماس بگیرن خط نمیداده البته از اینور هم همینطور بود.خدا رو شکر خیلی راضی بودن با اینکه خیلی شلوغ بوده ولی خیلی بهشون چسبیده بود.خوش به سعادتشون.مامان جون که میگفتن هرجا که میرن ما 6 تا جلو نظرشونیم.من و بابا و شما.خاله ندا و عمو احسان و یاسمین زهرا.ولی باز با باباجون نشد صحبت کنیم تو اتاق نبودن حالا ایشالله فردا اول وقت با باباجونم حرف میزنم.خدایا یک زیارت با معرفت و مقبول و دعاهای برآورده شده نصیبشون کن.

عکس بین الحرمین کربلا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یاسمین زهرا
20 دی 90 10:44

منم مامانمو میخوام.


فاطمه
20 دی 90 11:11
اخی
سلامت برمیگردن مامانی جون


ممنون
مامان آترین
20 دی 90 14:06
سلام زیارتشون ایشالله قبول شما هم اینقدر دلتنگی نکن واسه نی نی کوچولو خوب نیست ایشالله سلامت برمیگردن


مرسی خاله ایشالله
خاله هدی
20 دی 90 18:55
سلام...من یه خاله هدی دیگم نه خواهرتون هااا دوس خواهرتونم ایشون به من میگه خاله هدی صغری و خودشم خاله هدی کبری آخی عزیزمممم...ایشالله زوووود جمعه بشه!
والا منم دلم واسه خاله هدی تنگ شده چی برسه به شما
مواظب نی نی زهرای ما باشید هاااااا


ممنون خاله هدی صغری
بابای مهرسا
23 دی 90 12:29
╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬..* سلاااااااااااااااااااااااام * ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ * خوبــــــــــی دوست عزیز * ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬...*......آپـــــــــــــــــــــــــــم........* ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬مــــــــنتظــــــر حضــــــــور قشـــــــــــنگت میبـــــــــاشــــــــم ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬♥´¨) ........* ........* ........*
بابای مهرسا
26 دی 90 14:47
ممنون که به وب مهرسا اومدید


خواهش میکنم
عمه می نا
27 دی 90 0:02
سلام مامان مهربووووووون!!!
امیدوارم فرشته کوچولوتون صحیح و سالم به دنیا بیاد....


ممنون