محمد كوچولمحمد كوچول، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

★★گل محمدي من★★

محمد كوچول ده روزه- شناسنامه

1390/12/11 9:32
نویسنده : خاله هدی
462 بازدید
اشتراک گذاری

الان كه دارم اين مطلبو مي نويسم ساعت 7.43 دقيقه صبح 11 اسفنده و گزارش روز قبله.

محمد كوچولوي خوشگل ما خداروشكر همچنان اوضاعش رو به بهبوده. دارن بهش ياد ميدن كه شير رو با نفس هاي آروم بخوره و زياد نفس نفس نزنه. داره گريه كردن رو خوب اجرا ميكنه. وقتي هم از اتاق عمل اومد بيرون گريه ميكرد اما صداش خيلي ريز بود اما ديشب ديدم نه بابا صداش داره كم كم مردونه ميشه! يه پستونك گنده در حد بچه 30-40 ساله گذاشتن كنارش كه اصلا فكر نكنم بتونه بكنه توي دهنش و به قول مامان سارا فقط يه ليسي بهش ميزنه. مامانش ميگه پستونك و شيشه رو كه براش برديم گفتن نمي خواد ما خودمون براش آماده ميكنيم. نمونه اش هم همون پستونكه! البته دستشون درد نكنه، واقعا زحمت ميكشن و زحمت هم كشيدن كه ني ني به اين مرحله رسيده. خداييش رسيدگي به ني ني هاي نارس و ظريف و ريزه ميزه،‌ هم دل و توان و هم تخصص لازم ميخواد. خدارو شكر ما كه ازشون راضي هستيم، خدا هم ازشون راضي باشه. انشااله محمد كوچول هم وقتي آماده آماده شد مياريمش خونه. ما تا حالا فكر مي كرديم آقا محمد در هفت ماه و 24 روزگي به دنيا اومده كه مامانش فرمودن يه هفته كوچيكتر بوده و حدود هفت ماه شانزده هفده روزه بوده، پس احتمالاً حداقل تا 15 روز پس از تولد (تا زمان وارد شدن به نه ماه) بايد توي آي سي يو بمونه.

در مورد زود دنيا اومدنش هم،‌ خانم دكتر جامعي متخصص زنان و زايمان اطمينان دادن كه ربطي به مامان سارا نداره. يعني مامان ني ني مقصر نبوده. اين چند روزه خيلي ني ني توي بيمارستاني كه كوچول خان ما به دنيا اومده و الان بستريه به دنيا اومدن كه يا نارس هستن يا اگه در زمان خودش به دنيا اومدن وزنهاشون خيلي كم بوده حدود 2300-2500 . درمورد دلايلش يه حدسهايي مي زنيم و يه چيزهايي هم بعضي ها گفتن كه بهتره ما درموردش حرفي نزنيم!

خبر مهم:

هوش كه نباشه جان در عذابه! يادم رفت خبر مهم ديروز رو بدم و اونم اينكه به يمن و مباركي ديروز ده اسفند 1390 شناسنامه خوشگل خان ناناس ما اومد. با زيباترين اسم يعني "محمد". بابا عليرضا با شناسنامه يه جعبه شيريني خامه كتابي و لايه اي هم خريده بودن. مباركت باشه گل پسر، قند عسل خودمون.

ديروز تمام طول مسيري كه رفته بوديم دنبال خاله ندا،‌ داشتيم درمورد اسمي كه قراره توي شناسنامه بذارن با ماماني و خاله ندا صحبت ميكرديم. درسته كه از قبل ميدونستيم اسم ني ني محمده ولي احتمال ميداديم كه تركيب اسم محمد با اسم ديگه اي باشه. ماماني ميگفتن احتمالا اسمشو گذاشتن محمد حسين چون مامان سارا اسم محمد رو ميخواسته و باباعليرضا حسين رو. خاله ندا هم ميگفت احتمالا يا محمد علي گذاشتن يا امير محمد. من خاله هدي هم ميگفتم اگه محمد حسين باشه كه من خيلي دوست دارم و... تا اينكه رسيديم و ديديم اسم كوچول خان خوشگل و با آتيه و ديندار ما فقط  "محمد" خواهد بود بدون هيچ پس و پيشي.

الان ديگه كوچولوي ما يه شخصيت حقيقي با هويت يه فرد كامل ايرانيه. فقط باباش غصه ميخورد كه چرا توي شناسنامه پسرش جاي ازدواج و اسامي فرزندان نيست!

محمد كوچولوي ناناس خاله، شناسنامه دار شدنت مبارك باشه. انشااله كه مثل صاحب نامت پرآوازه،‌ خداترس و خدا دوست و خدا جو و صلح طلب باشي!

دوست داريم يه عالمه،‌ هرچي بگيم بازم كمه

ديروز با ماماني رفتيم دنبال ياسمين و خاله ندا، ناناسي خاله نمكدونه، توي وبلاگش كامل مي نويسم چه كارا كه ديروز نكرد! تكرار الله اكبر با حركت دست و آهنگش و كلاغ پر بازي كردن با گفتن دَََََََََََََََ.....ر به جاي پَر!

ديروز عصر يه ده دقيقه بعد از رفتن خاله ندا و ياسمين زهرا،‌ عمه ازهر مامان سارا با دختر عمه عاطفه و پسر كوچولش امير علي اومدن خونه ما ديدن مامان سارا. عمه كه شيراز نبودن و عاطفه خانم هم درگير سرماخوردگي آقا اميرعلي بودن. دستشون درد نكنه هديه محمد كوچول رو هم پيشاپيش آورده بودن.

حدوداي نه و نيم به بعد (دقيق نمي دونم آخه من از خستگي خوابم برده بود) هم پسر خاله ام آقا فرزان با همسرش ليلا خانم و دو تا شيطون بلاهاشون آروين و رادوين اومدن و تا ده و چهل و پنج دقيقه منزل ما بودن (دقيق ميدونم چون از خواب پريدم)- ليلا خانم مهربون همون روز زايمان مامان سارا هم توي ساعت ملاقات اومدن عيادت. ديشب هديه محمد خان رو هم آورده بودن دستشون درد نكنه.

ليست كادوهايي كه براي محمد آقا زحمت كشيدن و آوردن رو بعدا توي پست مخفي مي نويسم تا براي يادگاري ثبت بشه و درضمن فقط خود محمد كوچول بتونه بخونه.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان گلي
11 اسفند 90 16:05
مبارك باشه عزيزم شناسنامه دار شدي روفتي توي آمار پسر خوش تيپا

ممنون مامان گلي جون. خوش تيپي از خودتونه
مامان ریحانا
11 اسفند 90 16:52
سلام
هویت دار شدنت مبارک آقا محمد جون

ممنون خاله مهربونم
مامان مرضیه
14 اسفند 90 9:31
مبارک باشه عزیزم این وبلاگ پسر من خوشحال می شم سر بزنید http://fereshteyeman.blogfa.com